آیا دیدار مراجع کاری همیشگی و طبق روال است یا یک اتفاق خاص بود؟ در آستانه اربعین حسینی این سفر هم زیارت کریمه اهل بیت (س) بود و هم ملاقات آیات عظام برای کسب فیض از ارشادات و راهنماییهای عزیزان در خصوص فعالیتهای هسته ای. با توجه به اینکه این موضوع در عرصه بینالمللی و جامعه مطرح است خوب است که ما مشورتهایی را در این سطوح داشته باشیم. ضمن اینکه ابهاماتی در رابطه با تفاهمنامه بود که بنده احساس تکلیف کردم. کما اینکه در دولت هم مطرح شده بود و جناب دکتر روحانی هم خواسته بودند که ما به سهم خود تا جایی که امکان دارد در رابطه با این تفاهم نامه رفع ابهام کنیم. هم اعضای 1+5 در سطوح مختلف اظهارنظرهایی در رابطه با توافق نامه کردند و هم در داخل اظهارنظرهای متفاوتی میشود. با توجه به اینکه جنابعالی مدتی وزیر امور خارجه بودید و سالهاست که در سازمان انرژی اتمی هستید و دانش هسته ای هم دارید و شاید بتوان گفت معتبرترین و موثقترین آدم در این زمینه هستید؛ اگر بخواهیم نگرانیها و ابهامات هموطنان را رفع کنیم و به آنها بگویم این توافق نامه چه وضعیتی را برای دانش هسته ای در سطح تکنولوژی و دانش و در سطح کاربرد ایجاد میکند؛ به چه مواردی اشاره میکنید؟ این سؤال کامل و جامعی است، اگر بخواهم به اختصار عرض کنم بایستی شرایط حاضر را هم درنظر بگیریم. زمانی که شما از توافقنامه ایده آل نام میبرید، باید دید توافق نامه ایده آل چه میتوانست باشد و سپس بسنجیم که آیا این توافق نامه به توافق نامه ایده آل نزدیک است؟ توافق نامه ایده آل این است که اگر طرف مقابل (در اینجا 1+5 در بعد سیاسی) حسن نیت میداشتند، باید فتوای مقام معظم رهبری را فصل الخطاب قرار میدادند. چون این فتوا هم حکم حکومتی و هم فتوای شرعی است و اتفاق نظر و اجماع در این خصوص بین علما وجود دارد. یعنی جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه به دنبال ساخت، انباشت و بهکارگیری سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاح هسته ای نبوده، نیست و نخواهد بود. ما در جنگ تحمیلی وقتی عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرد، مقابله به مثل نکردیم. در صورتی که این امکان را داشتیم که با سلاحهایی که از آنها بدست آورده بودیم میتوانستیم علیهشان استفاده کنیم، اما امام (ره) این اجازه را ندادند. بنابراین ما یکبار نشان دادیم در عصر حاضر علیرغم توانمندی، پایند اصول هستیم. اما آنانی که در حال حاضر به دیگران نصیحت میکنند، اینها ناصحانی هستند که خود مرتکب این گناه کبیره شدهاند. آمریکا خود دو بمب هسته ای را در ناکازاکی و هیروشیما بکار گرفت. بنابراین اگر ما دنبال یک توافقنامه ایده آل هستیم آنها باید بگویند که این فتوا فصل الخطاب است و ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست. فعالیت ایران صلح آمیز است. بنابراین پرونده ایران باید عادی شود و مثل هر عضو NPT و آژانس باید از حقوقی که در توافقنامه آژانس و NPT مصرح است، بهرهمند شود. اما اینچنین نمیکنند. به خاطر اینکه ذات آنها این نیست که بخواهند با ما همراهمی کنند یا از سر خیرخواهی با ما تعامل کنند. آنها دنبال منافع خود هستند و اگر بتوانند با زور ما را مجبور کنند این کار را میکنند. اما 34 سال به شیوه های مختلف اینان تلاش کردند ما را وادار به تسلیم کنند. جنگ تحمیلی، محاصره های اقتصادی، فشارهای گوناگون و... اما این ملت که اسوهاش حضرت اباعبدا...(ع) است تا امروز با استقامت و مقاومت توانسته سرافرازانه و عزتمندانه، هم در عرصه بینالمللی و هم در منطقه نقش آفرینی کند. بنابراین آنها به این نتیجه رسیدند که باید از در تعامل دربیایند؛ اما نمیخواهند آن فتوا را فصل الخطاب قرار دهند. البته برایشان مهم است. میخواهند ببینند چه امتیازات دیگری میتوانند بگیرند. اینجاست که ما باید شرایط را مورد ارزیابی دقیق قرار دهیم که در چه شرایطی داریم گفتگو میکنیم. الان قریب به 11 سال است که از این پرونده هسته ای ساختگی میگذرد و ما فراز و نشیب زیادی را پست سر گذاشتهایم. بیشترین میزان ساعت-بازرسی را آژانس بعد از ژاپن از ایران داشته است. این، میزان همکاری ما با آژانس را نشان میدهد و همواره هم در گزارشها اعلام کردهاند ما انحرافی به فعالیتهای غیر صلح آمیز مشاهده نکردیم. با این شرایط میتوان گفت این تفاهم نامه مناسبی است. آرمانی و ایده آل نیست، اما مناسب است. انتقادهایی در داخل هست. انتقادهای داخل با نظارتی که در خارج میشود، فرق میکند. انتقاد در داخل نقدهایی است برای اصلاح امر و تذکر و هشدار که مبادا از این به بعد که وارد جزئیات میشوید، ناگهان اتفاقی بیافتد و آنها بخواهند از امتیازات غیرمنصفانه بهره برداری کنند. انتقادها قابل بررسی و پاسخگویی است و ما نسبت به انتقادات با سعهصدر برخورد میکنیم. سیاستمدار باید این آمادگی و توانایی را داشته باشد که این انتقادها را بپذیرد، اما اظهارنظرهای خارج، خیرخواهانه نیست. به موجب معاهده NPT که عضو آن هستیم چه حقوق و تکالیفی برای کشورها درنظر گرفته میشود؟ معاهده NPT، 10 یا 11 اصل اساسی دارد. آن بندهایی که اساسی است حق استفاده صلح آمیز از فناوری و انرژی هسته ای است. انرژی هسته ای مجموعه پیچیده ای است که اجزای مختلفی دارد، از جمله تأمین مطمئن سوخت یک نیروگاه. شما میدانید که ساخت نیروگاه 1000 مگاواتی، 4 الی 5 میلیارد دلار هزینه دارد. رقم بسیار بالایی است. این اصلاً عقلانی نیست که شما 5-4 میلیارد دلار هزینه کنید درحالیکه از تأمین سوخت آن مطمئن نباشید. وقتی NPT تصریح دارد که اعضای آن میتوانند از انرژی صلح آمیز هسته ای استفاده کنند و حق آنهاست و کشورهای دارنده این فناوری باید به این گونه کشورها کمک کنند، بنابراین حق ماست که از انرژی هسته ای و از مجموعه فناوریهایی که برای تولید این انرژی بکار گرفته استفاده کنیم. ما نمیتوانیم بگوییم که میخواهیم نیروگاه هسته ای داشته باشیم و انرژی تولید کنیم حالا شما بیایید بسازید و خودتان هم اداره کنید. بنابراین احتجاجی که در غرب توسط برخی شروع شده این است که در NPT به حق غنی سازی تصریح نشده است. خیلی چیزها در NPT مصرح نشده، اکتشاف هم تصریح نشده پس کشورها حق اکتشاف ندارند؟ اینها به صورت بدیهی و روشن درونش مستتر است. مورد دیگر خلع سلاح است. کسانی که دارای سلاح اتمی هستند هرچه زودتر باید خودشان را خلع سلاح کنند. 50-40 سال از NPT میگذرد اما متأسفانه تا به امروز عمل نکردهاند. همه فشارها، بازرسیها و بهانهها برای این کشورهاست. در NPT دیده شده که هر کشوری اگر بخواهد میتواند با اعلام قبلی از NPT خارج شود، مثل کره شمالی. اما ما بارها اعلام کردهایم که NPT برای ما مهم است و استحکام NPT به عنوان ابزاری که از عدم انتشار سلاح هسته ای در بین کشورهای دیگر و به خطر انداختن امنیت کشورهای دیگر صیانت میکند، مهم است و ما میخواهیم که به NPT هیچ خدشه ای وارد نشود. ما همین موضوع را به خارجیها و آمریکاییها تذکر میدهیم. در تعامل با ایران نه فقط یک برنده ما هستیم و یک برنده آنها، بلکه برنده دیگر NPT و جامعه بینالملل است که تضمین میشود عدم انتشار این سلاح در بین کشورهای دیگر و این دستاورد بسیار مهمی است. اما اگر بخواهند به گونه ای غیرمنطقی عمل کنند و در افکار عمومی جا بیاندازند که اینها فقط با فشار و رعب میخواهند کشورها را برای امنیت سیاسی خود وادار کنند که تمکین کنند به برخی خواسته های آنها، در آن صورت افکار عمومی نوع دیگری فکر خواهد کرد. ما امیدواریم که این بار اینها سر عقل بیایند و با استفاده از حکمت سیاسی و عقلانیت سیاسی پا به میدان بگذراند. فرصتی که ملت ایران فراهم کرده، تمام تلاشش این است که همه موانع سر راه تعاملات بینالمللی را رفع کند. آنها هم به سهم خود باید همین کار را بکنند. چون ایران کشور مهمی است و نقش آفرین است، هم در منطقه و هم در جهان و بیش از این مقابله با ایران نه برای آنها نفعی دارد نه برای جامعه جهانی.